بنام خدا
مفهوم شناسی یا مصطلحات شیعه شناسی
تعریف ابن اثیر جزری در النهایه
حصر الشیعه الفرقه من الناس وتدعی علی الواحد واثنین و الجمع والمذکر به لفظ الواحد معنی الواحد وقد غلب هذالاسم علی کل من یضعم انه یتولی علیا و اهل بیته ی حتی صار له اسما خاصا و اذا قیل فلان من الشیعه عرف انه منه ، و تجمع الشیعه علی الشیعه و اصلها من المشایعه و هی المتابعه
سایر لغت شناسان هم مانند فیروز آبادی و ابن منظور معانی همسویی را با این تعریف ذکر کرده اند .
نتیجه سخن شناسان واژه شیعه از نظر لغوی وضع موضوع له عام دارد به معنی مطلق یاری و همراهی اما بر اثر کثرت استعمال از باب تغلیب ، در شیعیان علی ابن ابی طالب علم شده علم شده و از آن معنای عام انصراف پیدا کرده به شیعیان علی ابن ابی طالب ، البته این استعمال و تغلیب تنها در شیعه نیست بلکه در خیلی از اسم ها همین طور استعمال وجود دارد مانند مسلم .
ازهری در رابطه با شیعه بدون در نظر گرفتن معنای لغوی این واژه می گوید : الشیعه قوم یحزون هوا عترت النبی (ص) یقالونهم . شیعه به کسانی اطلاق می شود که محبت و عشق عترت پیامبر را در دل می پروانند .
ابن خلدون { یکی از بزرگترین لغت شناس و جامعه شناس ، کسی که دارای علم تحلیل تاریخ کتاب معروف ایشان العبر است { جمله معروف قتل الحسین بصیف جده که البته به ایشان نسبت دادند ) ابن العربی کتاب معروف العواصم و الغواصم و احکام القرآن پردازش سخن معروف از ابن العربی است که ابن خلدون پر و بالش داد } در کتاب مقدمه کتاب العبر ص 210چاپ دارالفکربیروت می گویند : اعلم ان الشیعه لغه هم السهب التباع و یطلق فیه عرف الفقها ء والمتکلمین من الخلف السلف و علی اتباع علی و بنیه (رضی الله عنه )
سه خصوصیت به صورت مانعه الخلو با توجه به تعاریف بالا در معنا و مفهوم واژه شیعه قید شده است
1 – اطاعت
2- یاری دادن
3 – موافقت و همراهی
استعمالات قرآنی لفظ شیعه
کتاب الزینه فقه الغه ابوحاتم رازی ( متوفی 322 قرن چهارم زندگی کرده است یک از بزرگان اسماعیلی محسوب می شود ، معروف است که ابو زکرّیای رازی مناظره معروفی وجود دارد { مفردات راغب اصفهانی نیز فقه الغوی است } ) در کاربرد قرانی لفظ شیعه آورده است :
شیعه در لغت به معنای حزب دسته و گروه است خداوند عزوجل در قرآن می فرماید: کسانی که دین خود را پراکنده کردند وگروه گرو شدند .
ابوعبیده از اولین مفسران جهان اسلام در تفسیر این آیه می گوید : یعنی به فرقه ها و احزاب تبدیل شدند ، کل حزب بما لدیهم فرحون یعنی هر گروهی هر آنچه دارند دلخوش هستند ، و در اینجا یعنی همان هر شیعه هر فرقه . همچنین اگر در میان مردم خبری پخش و پراکند شوند می گویند شاء الخبر فی الناس . هر دوی این معانی دلالت دارند بر تفرقه و تشتت و جدائی که ابن القیم نیز به همین معانی استناد کرده و می گوید همین معنا از شیعه به دست می آید .
مجاهد نیز در تفسیر این آیه می گوید : شیعه یعنی امت ، هنگامی که گفته می شود آن شخص از شیعیان فلانی است یعنی همراه او راه می رود ، یعنی مشایعت . و متعابعت .
کسائی می گوید : تشیّع به معنای تعاون است ، و شیعه در آیه مذکور به معنای هریک از یاری کنند گان بوده و تشایعوا هم به معنای تعاونو ا است
ابوعبید گفته است از همین باب است که به مرد شجاع می گویند مشیع و گاهی نیز شیعه به معنی پراکندگی است از همین باب است معنای حدیث از ابن مسعود یا سعد پرسیدن که چه چیزی تو را از چنین و چنان کاری باز میدارد گفت من اکراه دارم که پیش رسول خدا بیایم و ایشان به من بگویند شیعت بین امتی ، یعنی امت مرا پراکند و متفرّق ساختی .
شیعا در آیه کانو شیعا نیز از همین قبیل و به معنای فرقا امده است .
ابوعبیده ه در باره آیه شیع الا ولین گفته است شیع یعنی امم پیشین در کلام ابوعبیده بین صدر وزیل آن تناقض است ، و مفرد آن شیعه است و به دوستان نیز شیعه می گویند وی در باره آیه و جعل اهلها شیها نیز گفته است شیعه یعنی فرقه ها و شیعه علی را بدین جهت بدین نام خوانداند که آنها فرقه ی بودند که از آن پیروی و به آن کمک کردند . بدین جهت به پیروان علی گفتند شیعه علی و به پیروان معاویه احزاب گفته شده است . از اینجا روشن می شود که لفظ شیعه اساسا به پیروان علی (ع) اطلاق شده است .
بنابراین واژه شیعه بدو صورت ذکر می شود